عشق
خاطره یی ست به انتظار حدوث و تجدد نشسته
چرا که آنان اکنون هردو خفته اند
در این سوی بستر
مردی
وزنی
در آنسوی
تند بادی بر درگاه و
تند باری بر بام
مردی و زنی خفته
ودر انتظار تکرار و حدوث
عشقی خسته
زندگی یک بار است
دوست دارم این یک بار را یا تو باشم
تا گرمی نفسهات
توی فضای زندگی ام بپیچه
باید رفت و از آزادی کلبه اب ساخت
کلبهای که در آن زندگی جاریست
باید رفت که یاد و خاطره ات
هرجا صدای تو را زمزمه کند
صفحه قبل 1 صفحه بعد
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 4 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 5 بازدید ماه : 21 بازدید کل : 23562 تعداد مطالب : 3 تعداد نظرات : 0 تعداد آنلاین : 1 ساعت -->